کاوش موضوع عثمانی
صفحه اصلی
عثمانی
امپراتوری عثمانی (به ترکی عثمانی: دَوْلَتِ عَلِیّهٔ عُثمَانِیّه) یک امپراتوری بود که از سدههای چهاردهم تا بیستم میلادی بر بخش عمدهای از اروپای جنوب شرقی، غرب آسیا و شمال آفریقا حکومت کرد. این امپراتوری همچنین از سدهٔ شانزدهم تا اواخر سدهٔ هفدهم، منطقه جنوب شرقی اروپای مرکزی را تحت کنترل داشت. این امپراتوری در اواخر سده سیزدهم میلادی در سال ۱۲۹۹ میلادی توسط رهبر قبیلههای تُرک اغوز یعنی عثمان یکم در سوگوت بنیانگذاشته شد و در سده چهاردهم میلادی در سال ۱۳۵۴، با فتح شبه جزیره بالکان، به قاره اروپا راه یافت که بدین ترتیب دولت کوچک عثمانی به یک کشور فراقارهای تبدیل شد. تا سال ۱۴۵۳، عثمانیان امپراتوری بیزانس را ضمیمه خاک خود کردند و با فتح قسطنطنیه توسط محمد فاتح، پایتخت خود را به این شهر انتقال دادند.
در سدههای شانزدهم و هفدهم میلادی، امپراتوری عثمانی در اوج گستره خود در زمان سلطان سلیمان قانونی، یک دولت چند فرهنگی و چند زبانی بود که همه جنوب شرق اروپا، بخشهایی از اروپای مرکزی و آسیای غربی، بخشهایی از شرق اروپا و قفقاز و قسمتهای وسیعی در شمال و شاخ آفریقا را زیر فرمان خود درآورده بود. در آغاز سده هفدهم، این دولت ۳۲ ولایت و تعداد زیادی دولت دستنشانده داشت که این دستنشاندگان در ادوار مختلف یا به ولایتهای جدید تبدیل شدند یا توانستند از خودمختاری نسبیای برخوردار باشند.
با توجه به موقعیت جغرافیایی پایتخت عثمانی، یعنی شهر قسطنطنیه، این امپراتوری به مدت شش سده به پلی میان سه قاره بدل شد و توانست کنترل بسیاری از مناطق دریای مدیترانه را بهدستآورد. در گذشته، باور بر این بود که این امپراتوری با مرگ سلیمان یکم، رو به زوال رفته است، با این حال تاریخدانان معاصر بر این باورند که دولت عثمانی در طول سده هفدهم و هجدهم با داشتن نیروی نظامی و اقتصاد قوی، کماکان یکی از ابرقدرتها در جهان بود. با این حال، در جریان دوره بیست و هشت ساله صلح در میان سالهای ۱۷۴۰ تا ۱۷۶۸، نیروهای نظامی عثمانی از نظر کارآمدی بسیار از ارتشهای اروپایی از جمله رقبای منطقهای خود، یعنی روسیه و هابسبورگ، عقب افتادند که همین مسئله منجر به شکستهای پیاپی آنان در اواخر سده هجدهم و اوایل سده نوزدهم شد. گرچه این امپراتوری در سده نوزدهم به از دست دادن قلمروهای خود ادامه داد، اما با مدرنسازی دولت عثمانی در دوره موسوم به تنظیمات، توانست نسبت به گذشته قویتر شود؛ هرچند این مسئله نتوانست از شکستهای آنان در طول سده نوزدهم جلوگیری کند و بسیاری از قلمروهای سابق این امپراتوری، به کشورهای مستقل جدیدی تبدیل شدند.
عثمانی در جنگ جهانی اول با امپراتوری آلمان متحد شد و به جبهه قدرتهای مرکز پیوست، با این امید که بدین طریق انزوای طولانی خود را از بین ببرد. با این حال، آنان در جنگ بزرگ به سختی شکست خوردند؛ عثمانی در جریان جنگ جهانی اول با مشکلات بسیاری، از جمله مشکلات درونی و شورشهای مختلف مانند شورش اَعراب مواجه شد که در شکست نهایی آنان در جنگ بسیار اثرگذار بود. در جریان جنگ جهانی اول، نسلکشیهای متعددی علیه ارمنیان، آشوریان و یونانیان توسط این دولت وقوع یافت که منجر به مرگ میلیونها نفر شد و همچنین ترکزبانان را در آناتولی به اکثریت تبدیل و راه را برای تأسیس جمهوری ترکیه باز کرد.
شکست عثمانی در جنگ جهانی اول منجر به اشغال سرزمینهای این امپراتوری توسط متفقین شد. در نهایت نیروهای پیروز، قلمرو عثمانی در خاورمیانه را طبق توافقنامه سایکس–پیکو بین یکدیگر تقسیم کردند که این تقسیمبندی بنا بر تفکرات امپراطوری بریتانیا و جمهوری سوم فرانسه بود و بدون درنظر گرفتن تقسیمات کشوری در امپراتوری عثمانی انجام شد. هرچند شورش ترکزبانهای آناتولی در برابر اشغال توسط متحدان در جنگ استقلال ترکیه منجر به تأسیس جمهوری ترکیه و در نهایت تجزیه امپراتوری عثمانی شد.... بیشتر در ویکی پدیا